باز باران با ترانه و بهار با طراوت و نویی در راهه. هر سال این روزهای اسفند که میشه حس خوب و شگفتی دارم. انگار یک جور امید که سال که نو میشه کلی تغییرهای نو و (خدا بخواهد) مثبت هم باهاش همراهه.
این چند ماه گذشته اینجا خیلی بارون اومد. این هفته های اخیر که هوا هم رو به گرمی بود من رو یاد ایام نوروز اصفهان مینداخت: نم بارون و بوی خاک نم خورده و بوی شکوفه ها و نوییه سبزی چمنها و ... هیچوقت با خودم چتر نمیبردم بیرون. بارونهای اونجا رو خیلی دوست داشتم.
امسال ظاهرا لحظه سال تحویل ما در حومه واشنگتن خواهیم بود. قرار شد یک سفره هفت سین مینیاتوری بچینیم. به تعبیر خواهر کوچیکه سالی پر از سفر خواهد بود و به امید خدا سفرهای خوب.